حــــــــــرف دل

هورا،من خاله جون شدم،هورا

سلام به دوستهای گلم،همه خوبین،ببخشید که دیراومدم،آخه رفتن ما به شمال یه دفعه ای شد؟آخه داداش هام با پای پیاده رفته بودن کربلا،ما هم به خاطر همین رفتیم شمال...یه خبر دوستهای گلم من دوباره خاله جون شدم،حیف که نمی تونم برم شمال دختر ناز خاله جون رو ببینم،ان شاالله که دخمل خاله جون زیر سایه پدر ومادر باشه و روز به روز بزرگتر بشه،ان شاالله خدا به همه ی که دوست دارن مامان بشن یه نی نی ناز بشون بده وبخصوص به من یه نی نی از اون میوه های بهشتیش رو بده،الان هم امتحان هام شروع شده بعد امتحان میام به دوستهای گلم به وب هاتون سر میزنم و آپ تون میکنم.....
17 دی 1393
1